لیلی رحمانی - از پل بزرگ کابلی میدان امام حسین (ع) که به پایین میرویم، خیلی زود در ترافیک و شلوغی پای پل گیر میکنیم. تا چشم کار میکند ماشین است و ترافیک. این ترافیک تا رسیدن به گنبد فیروزهای مرقد خواجه ربیع در انتهای بولوار اصلی ادامه دارد. وقتی به آرامگاه، این بنای تاریخی و یادگار دوران شاه عباس، میرسیم، انتظار داریم با یک محدوده مرتب و ساماندهی شده روبه رو شویم، اما ظاهرا وجود این آرامستان بزرگ نتوانسته است نظر مسئولان را برای توجه و رسیدگی بیشتر جلب کند. برای همین است که بخشی از معضلات مهم محدوده خواجه ربیع اطراف همین آرامستان شکل گرفته است. تراکم بالای جمعیت، شکل گرفتن گر وههای کوچک و بزرگ از دست فروشهای مجاز و غیرمجاز، ریختن فاضلاب به زمینهای کشاورزی و وضعیت نامناسب معابر تنها بخشی از مشکلات این محدوده است که در «تریبون مردمی» این هفته به آنها میپردازیم.
انگشترفروشهای پر حاشیه
با دستهایی در جیب فرورفته روبه روی هم ایستاده اند و با هم گپ میزنند. بعضی هایشان به دیوار تکیه زده اند و گرمای کم جان زمستانی را از آجرهای گرم رو به آفتاب به درون تن خود میکشند و برخی به همان حال پای دیوار نشسته اند و محفل کوچکشان را نشسته برگزار کرده اند. بعضی جمعها هم بزرگتر هستند و گاه یکی دونفری به آنها اضافه یا کم و در این میان چیزهایی هم بینشان رد وبدل میشود. برخی هم روی صندلیهای کوچک نشسته اند و انگشتان پر از انگشترشان را در معرض نگاه عابران معلق نگه داشته اند، انگشترفروشهایی که بخش شایان توجه این جمعیت را تشکیل میدهند، اما اهالی میگویند انگشتر تنها یکی از چیزهایی است که در این جمعها خرید و فروش میشود و برخی از افراد در میان آنها مواد مخدر و کالاهای غیرمجاز میفروشند. ظاهرا اطراف آرامگاه خواجه ربیع و وضعیت نابسامان آن مکان مناسبی برای حضور این افراد شده است. این درحالی است که پنجشنبه بازاری هم در همین محل بر پا میشود و گاه این افراد در میان بازاریها برای خودشان بازار دیگری راه میاندازند. یکی از اهالی میگوید: این افراد با وقت گذارنی و پرسه زنیهای شبانه روزی امنیت و آرامش را از کسبه و اهالی سلب کرده اند. همه چیز هم در بین آنها خرید و فروش میشود، از انگشتر گرفته تا مواد مخدر.
خادم، صاحب یکی از مغازههای اطراف، میگوید: بارها و بارها خواسته ایم این افراد از اینجا بروند. مشتریهای ما عصر به بعد برای عبورومرور خود مشکل دارند و کمتر برای خرید میآیند، میگویند امن نیست. چندباری هم پلیس با آنها برخورد کرده است، اما چون در بین فروشندههای پنجشنبهبازار حضور دارند نمیشود آنها را درست شناسایی کرد و باز هم سروکله شان پیدا میشود.
یکی دو مشتری که در مغازه حضور دارند حرفهای کاسب محل را تأیید میکنند و از مسئولان میخواهند این موضوع را پیگیری کنند.
آن طور که اهالی میگویند وجود افراد مزاحم در کوچه پس کوچهها هم نشر یافته است و برخی از آنها شب گردها و کارتن خوابهایی هستند که هریک کنجی برای خود یافته اند و شب را صبح میکنند. خادم مسجد هم که بیرون مغازه با او روبه رو میشویم درباره همین موضوع میگوید: باور کنید برای چند لحظه نردبان گذاشتیم تا چند پرچم را بر روی دیوار مسجد نصب کنیم، چنددقیقه بیشتر طول نکشید، تا رفتیم و آمدیم نردبان را برده بودند. حتی بین ۲ نماز هم نمیتوانیم در مسجد را باز بگذاریم.
آن طور که اهالی میگویند چندباری پلیس به اینجا آمده و برخوردهایی با این افراد داشته، اما اثری نداشته است.
تراکم جمعیت، کمبود امکانات
گویی شلوغی در ذات محدوده خواجه ربیع و به ویژه حوالی آرامگاه است. ایستگاههای تاکسی و اتوبوس مملو از افرادی است که تعداد زیادی از آنها ساکن این محله نیستند و تنها برای زیارت قبور، خود را به اینجا رسانده اند.
کاسبی که نبش یکی از خیابانهای منتهی به آرامگاه مغازه گوشت فروشی دارد و سالها ساکن این محل بوده، از مشکلات و کمبودهایی میگوید که تراکم بالای جمعیت برایشان به بار آورده است. از مدرسههایی که دانش آموزان مجبورند چندنفری روی نیمکتهای آن بنشینند تا خانههایی که برای جای دادن جمعیت رو به رشد محله، شبانه و غیر مجاز قد میکشند. به گفته او رشد جمعیت در سالهای اخیر شدت بیشتری هم داشته است، چرا که این محله به چند روستا منتهی میشود، بنابراین اینجا اولین مقصد برای کسانی است که قصد دارند شهرنشین شوند. البته مهاجران تنها از چند روستای همسایه نیستند و حتی تعداد زیادی از آنها از کشورهای همسایه، به ویژه کشور عراق اند.
بخشی از شلوغی و تراکم جمعیت این محله، اما همیشگی نیست و تنها در روزهای آخر هفته و برخی مناسبتها شدت میگیرد، موضوعی که البته تا حدی کاسبی را در این محل رونق داده، اما این رونق به رونق محله منجر نشده است.
از رمپهای نمایشی تا جای خالی فضای سبز
بخش زیادی از پیاده روها فرسوده و قدیمی هستند و از رمپ یا لاین ویژه معلولان و نابینایان خبری نیست. یکی از اهالی هم به این موضوع اشاره میکند و میگوید: تنها چند رمپ برای رفت و آمد معلولان در نزدیکی آرامگاه ساخته اند، اما به نظر من این کار نمایشی است تا کاربردی. برای مثال یکی از رمپها شیب نامناسبی دارد و هربار که یک ویلچر خواسته بالا برود واژگون شده است. او به یکی دیگر از نقصهای این رمپها اشاره میکند و میگوید: به نظر من در طراحی رمپها بی دقتی شده است، چراکه همیشه زبالههای جوی آب در پایین آن جمع و باعث میشود آب جویها به آسفالت بریزد. بارها دیده ام کسبهای که این رمپها جلو مغازه شان ساخته شده است در حال تمیز کردن جوی آب هستند. نبود فضای سبز شکل دیگری است که یکی از اهالی به آن اشاره میکند و میگوید: فضای سبز نداریم! قرار بود یک تکه زمین در انتهای خیابان را به پارک اختصاص دهند، اما بعد از مدتی دیدیم آن زمین قطعه بندی شده است و قطعات فروخته شده اند. اکنون هم داخل زمین را خانه و ملک ساخته اند و همه امید اهالی برای داشتن یک پارک در اینجا نا امید شده است و خبری هم از فضای سبز دیگری نیست. امیدوارم مسئولان دست کم یک قطعه زمین برای فضای سبز اختصاص دهند.
فاضلابی که به کشت زارها میریزد
از حاشیه شلوغ و پررفت و آمد خیابان میگذریم و به کوچههای قدیمی و فرسوده میرسیم. کوچههای مجاور آرامگاه انگار خیلی توان رشد و قد کشیدن نداشته اند و خیلی زود به تابلوی «انتهای محدوده خدمات شهری» میرسیم. با اینکه بارانی نباریده، اما جویهای آب تقریبا پر است و در قسمتی از کوچه آب بالا آمده و روی آسفالت سرازیر شده است. فاضلابی که به جویها میریزد با برگها و زبالهها راه را میبندند و به این ترتیب همیشه بخشهایی از خیابان را آب فاضلاب گرفته است.
اینها را اهالی درحالی میگویند که از پیامدهای حاصل از آن مانند بروز برخی بیماریها نگران اند. رد فاضلاب خانهها را که میگیریم به کشت زارها و مزارع اطراف و موتور آبی میرسد که قرار است آب زمینهای کشاورزی را تأمین کند. در هم آمیختن آب و فاضلاب و آبیاری صیفی جاتی که پس از برداشت در مغازهها قرار میگیرد و بعد داخل سفرههای مردم، یکی از نگرانیهای مهم ساکنان این حوالی است.
طرحی برای برخورد با متجاهران
جانشین فرماندهی انتظامی مشهد درباره ناامنی ناشی از حضور افراد ناشناس که با تجمعهای غیرعادی آرامش را از اهالی گرفته اند میگوید: تاکنون چند طرح در محله خواجه ربیع اجرا شده که نتایج مثبتی نیز داشته است. محمد طبسی همچنین از اجرای طرحی خبر میدهد که به زودی و با محوریت محله خواجه ربیع به جمع آوری معتادان متجاهر و تمام افرادی اجرا میشود.
ساکنان در منزل خود چاه حفر کنند
مدیر روابط عمومی سازمان آب و فاضلاب مشهد دلیل رهاسازی فاضلاب خانگی در محدوده خواجه ربیع و به ویژه حوالی آرامگاه را متصل نبودن مشترکان این محدوده به سیستم فاضلاب شهری میداند و میگوید: اکنون ۷۵درصد شهر به این سیستم متصل شده اند، اما محله خواجه ربیع جزو مواردی است که این طرح هنوز در آن اجرایی نشده است. اسحاقی با اشاره به اینکه تکمیل پروژه اتصال همه محلهها به سیستم فاضلاب شهری تا ۵ سال آینده ادامه خواهد داشت میگوید: پیش از اجرای این طرح میتوان با اجرای چاه از جاری شدن فاضلابهای خانگی به جویهای آب جلوگیری کرد؛ بنابراین از مردم میخواهیم تا اتصال به سیستم فاضلاب شهری، در منزل خود چاه حفر کنند.
کانالی که فاضلاب را به کشف رود میبرد
معاون فنی وعمران شهرداری منطقه ۳ با بیان اینکه شهرداری پیگیر این است که موضوع آبهای سطحی در کوچههای این خیابان رفع شود میگوید: این مسئله برای خود شهرداری هزینه دارد و جویها مدام پاک سازی و لای روبی میشوند. صالحی در ادامه از طرحی خبر میدهد که طی آن و با پیشنهاد شهرداری منطقه ۳ آبهای سطحی به وسیله کانال به کشف رود منتقل خواهند شد. او میگوید: فاز اول این طرح چند سال قبل انجام شده و بقیه آن نیز به دلیل قرار داشتن در خارج از محدوده شهر، در کمیسیون نظارتی و تصویب درحال بررسی است. او تأکید میکند احداث این کانال هم به این معنا نیست که شهروندان میتوانند فاضلاب هایشان رابه آن انتقال دهند، چرا که این کانال تنها برای جمع آوری آبهای سطحی ساخته شده است و ورود فاضلاب به آن آسیب وارد خواهد کرد. معاون فنی و عمران شهرداری منطقه ۳ در زمینه فضای سبز محله نیز بیان میکند: قطعه زمینی در خیابان گلشاد برای احداث فضای سبز در نظر گرفته شده بود که به دلایلی تغییر کاربری آن به فضای سبز میسر نشد و حالا این طرح به مهر مادر ۱۷ منتقل شده و قرار است در این محل فضای سبزی با بودجه ۲.۵ میلیارد تومان اجرا شود که نیمی از پروژه نیز انجام شده است. صالحی در پایان وعده میدهد رمپهایی که شیب نامناسب یا مشکلات دیگری دارند اصلاح شوند.